امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

هدیه امام رضا، امیررضا

شیرین کاریهای جدید

امروز میخام چند تا کار جالبت رو که دلم نیومد ننویسم بگم یکی اینکه مدام میای مامانو بغل می کنی و میگی عزیزم دیگه اینکه خودت نارنگی پوست میکنی و میخوری لیمو رو هم سعی می کنی ولی وسط راه خسته میشی و شروع میکنی با پوست خوردن شلوار و کاپشنت رو میتونی در بیاری دمپایی بزرگترها رو پا میکنی و راه می افتی و گاهی که یه جا گیر میوفتی داد میزنی کمک کمک عین فیلما  اینجا هم مشغول بالا رفتن از بابای بیچاره هستی بابات رو با صخره اشتباه گرفتی بعد که میرسی بالا چند بار میگی کمک کمک بعد هم میای پایین ...
24 آذر 1392

یه اتفاق بد

جمعه شب برات عدسی درست کردم ظرفش رو گذاشتم رو سینی صندلی غذات تو رو هم نشوندم بعد سینی صندلی در رفت و غذای داغ ریخت رو شکم و پات خیلی ترسیدم زود رفتیم لباسات رو در آوردیم و جاش رو با آب سرد شستیم بعد هم کرم آد زدم خدا رو شکر خیلی بدجور نشد و آب زیر پوست جمع نشد اما جاش تو چند نقطه هنوز مونده  
24 آذر 1392

پسر با ادب ما

هر جا وارد میشی حتی اگه هیچ کس رو نشناسی زود بلند سلام میکنی و با همه دست میدی همه هم میگن چه پسر با ادبی هر چی هم میگیم چقدر خونه شیطونی و بریز بپاش میکنه کسی باور نمیکنه ...
1 آذر 1392

امیررضای حسینی

تا عزاداری می بینی یا جایی می بینی یا حسین نوشتن شروع میکنی به سینه زدن و یا حسین گفتن کلمه حسین رو خیلی خوب میتونی بخونی حتی با انواع خط ها ...
20 آبان 1392

مشخصات 2 سالگی

وزن: 7/12 قد: 92 دور سر:50 هر لغتی رو بهت میگیم تکرار میکنی اما هنوز یه کلمه هستی بعضی شعرها مثل تاب تاب عباسی و تولدت مبارک رو بیش از یک کلمه هم میگی در حدود 100 کلمه رو هم بلدی بخونی ...
18 آبان 1392

نماز خوندن

انقدر خوشگل و ماه وایمیسی و نماز میخونی برای شروع نماز هم چند بار دستت رو تکون میدی قنوت رو جوری که تو شکل نشون دادم میخونی سجده رو هم انجام میدی ولی رکوع رو نه از حالت قیام مستقیم میری سجده ...
29 مهر 1392